نـــم نـــم ِ آفتـاب
بسم الله...
اینجا بیشتر خواهم نوشت
بسم الله...
حالا روزهاست که وقت صحبت با اساتید و دوستانم صحبت ایران و مسائلهش میشود باید به همه سوالشان در مورد ایران جواب دهم
البته مردم این کشور ، دید نسبتا مثبتی به ایران دارند اما یک بار در وقت آزاد که بین کلاسها داشتیم صحبت از انرژی ِ هسته ای ایران شد
بعد از بحثمان که طبیعتا مخالفین و موافقینی داشت از آن ها در مورد دانشمندان ایرانی پرسیدم ، تنها یک نفر بود که شهیدان هسته ای ایران را می شناخت آن هم فقط دو نفرشان را
برایشان گفتم که چرا و چطور و به چه دلیلی دانشمندان ایرانی شهید شده اند
این بار هم سوالهایشان کم نبود ، هر کدام را که جواب میدادم سوال های بیشتری مطرح میشد
وقتی از چگونگی شهادتشان و به دست چه کسی پرسیدند و جواب شنیدند
وقتی بعد از به ظاهر تمام شدن صحبتمان از فرزندان کوچک شهید رضایی نژاد و شهید احمدی روشن گفتم
همه این ها به کنار ، تنها همین یک جمله استاد ِ آمریکایی تبارم برای من کافیست که بعد از اتمام بحث ها گفت ممنونم که دید سیاه مرا نسبت به ایران روشن کرد
.
.
:گفتند
چیزی از او به جای نمانده است
جز راهِ ناتمام
قیصرامین پور
بسم الله...
سایهتان که از سرمان کم شد
باید برای ِ دلهایمان اشک بریزیم
که هنوز نمیدانیم "تنها" استاد ِ اخلاقمان را از دست ندادیم
حاج آقا مجتبی تهرانی!
بسم الله...
محبت ِ اهل ِ بیت در دل
یعنی
کاروان به مدینه برسدُ
"او"
از "حسینش" بپرسد
.
.
مادر حضرت ِ سقا
بسم الله...
یک
شیعیان عمان، به نسبت آزادی بیشتری که برای برگزاری مناسبتهای مذهبی دارند، محرم را باشکوهتر از کشورهای دیگر برگزار میکنند.
از روز اول محرم در مراسمهایی که برگزار میشود بانوان برنامههای جداگانه برای خودشان دارند.
ام علی یکی از معروفترینهاست، بانویی که در بخش جدا و کنار خانهاش حسینیهای بنا کرده و مراسمها را در آن جا برگزار میکند.
دو:
از در که وارد میشوید سر در خانه با پرچمهای مشکی سیاه پوش شده و از داخل صدای نوایی میآید که معمولا مداحی مرد در بخشی جدا از بانوان، قبل از شروع رسمی مراسم نوحه میخواند و دیگر افراد همراهیاش میکنند. (گاهی به احترام میهمانان فارسی زبان، فارسی هم میخوانند.)
داخل حسینیه به شکلیاست که دور تا دورش حالت سکویی دارد و کسانی که به هر دلیلی توان نشستن بر زمین را نداشته باشند میتوانند آنجا بشینند.
قبل از شروع مراسم، برای آرام شدن کودکان و برقراری سکوت بیشتر، بستههایی بینشان تقسیم میشود که شامل اسباببازی و انواع خوراکیهای مورد پسندشان است.
در جای جای حسینه، آبهای کوچک را داخل ظرفی سبد شکل قرار دادهاند و هر کس که آبی برمیدارد زیر لب چیزی زمزمه میکند.
سه:
بانوی روضه خوان، جلسه را با سخنرانی شروع میکند که معمولا موضوع انتخابی بسته به خود شخص است.
به طور معمول صحبتهایش را با آیات مبارک قرآن تکمیل میکند.
بعد از پایان صحبتهایش شروع به روضه خواندن میکند که عموما از مقتل میخواند.
قسمت پایانی روضه خوانی همراه میشود با مراسم "لطم"، همگی دور جمع میشوند و به سبک خودشان مشغول سینه زنی میشوند.
(اینجا میتوانید درباره مراسم لطم بخوانید.)
و بالاخره مراسم با خواندن دعای فرج تمام میشود.
بسم الله...
محرم سال 1379 ، قرارمان دروازه قدیم شهر شام بود.
نوشته و معروف بود خاندان پیامبر (ص ) از این مکان وارد شهر شده بودند .
تعدادمان ؟ زیاد نبود ، 50 نفر شاید .
کاروانی به سمت حرمت دخت سه ساله ارباب حرکت کردیم.
حالا خرابه جایش را به خانه ها داده بود، مداح می خواند و اهل کاروان زمزمه می کردند
به کوچه ها رسیدیم ، سرها نمایان شد که مخفیانه نگاهمان می کردند و لب هایی که در گوش هم سخن می گفتند.!!
سکوت بینمان موج می زد
ما شنیدیم و دیدیم اما قطره ای از یک دریا را و همین کافی بود تا یک داغ عظیم زنده شود
دیگر روضه خوان ، سکوت کرده بود زیرا که هر دل برای خود روضه گرفته بود
.
.
باز نشر ِ یک نوشته قدیمی...
بسمالله
این روزها که شهر خاموش است
از چراغانی
ولایت حضرت امیرالمونین (ع)
دلم
راضیست به زمزمه
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا علی بن ابی طالب (ع)
.
.
بسم الله..
کوچک که بودم مادربزرگها ، نزدیک ِ فصل سرما ، شروع میکردند به بافتن!
این بار من ؛
کاموا و میل م را که گرفتم خواستم کمک کنند تا یاد بگیرم.
توضیح میدادند برای بافت شطرنجی ، به قول ِ خودشان چهار تا راست و چهار تا زیر.
برای بار ِ اول دستم را گرفتند که بافت را درست یاد بگیرم.
دستی که میلرزید...
تمام ِ حواس ِ مرا معطوف خودش کرد.
دل ِ من اینبار لرزید
از لرزش ِ دستان ِ مادربزرگی با چشمهای ِ آبی.
بسم الله...
ده سال از دیدار او میگذرد
کودک بودم و دور از سیاست اما او را خوب میشناختم.
از قاب ِ عکسش که در هر خانه،توجه را جلب میکرد
چند باری در مراسمات مختلف دیدمش ، شوقی داشتم عجیب
هنوز به یاد دارم لبخند مهربانش را در کنار ِ صلابت ِ همیشگی
امروز
روز ِ میلاد ِ مردیست که مقاومت را با پرچمِ حزب الله بر خانه دلهای مردم آویخته است
میلاد ِ سید عزیز ما مبارک
بسم الله
بیست ُ هفتم ِ تیر ِ هزار ُ سیصد ُ نود
نماز ِ صبح : تهران
نمازِ ظهر : کاظـــمین
نمازِ مغرب : نجــــــف
.
.
Design By : Pichak |