نـــم نـــم ِ آفتـاب
بسم الله
همیشه زینب یکی از اسم های مورد علاق م بود ِ ، انقدر که هر وقت مخاطب م اسمش زینب باش ِ با علاقه صداش می کنم
هنوزم هم دل م شور میزن ِ ، یادم ِ هر وقت می رفتیم حرم حضرت زینب (س) فقط سکوت می کردم تا دلشورم بیشتر نش ِ همیشه یه بغضی بود نمی شکست
گفتنی و شاید نخواندنی زیادی از دمشق ، حرم ، کوچه ها .. دارم اما مثل ِ همیشه عظمت این اسم توانی برای بیشتر نوشت نمیذاره برام...
بانوی ِ کربلا ، چگونه می شود از شما نام برد و کربلا به میان نیاید؟
بسم الله...
اذان مغرب 15 رجب و وداع
لحظه ی اذان خواستم لیاقت بدی سال بعد هم معتکف بشم
نشد، لایق نبودم ،
ناراضی نیستم
فقط دلتنگ م ، هیچ وقت این دلتنگی رو نگیر از دل م
زمزمه می کنم آروم آروم:
الهی رضا به رضائک و تسلیماً لامرک
پ.ن: التماس دعا
بسم الله...
اولین نوشته این وبلاگ در پارسی بلاگ ، بعد از فیلتر شدن "..."!
همراهِ آرشیوِ بهم ریخته!
بعضی وقتا یه حس ناگهانی میاد سراغت که دوست داری بزنی بیرون از شهر
با کوله باری از کتاب . بدون لپ تاپ و با دوربین
با حضور پاستیل های رنگارنگ
بعد همش کتاب بخونی بی خبر از های و هوی اطراف و راحت فکر کنی.
بارون هم بزن ِ نم نم و پربشی از عطر ِ گل ِ مریم
بعضی عکس ها حرف می زنن با آدم! مثل این بالایی!
ذکر الله که حدی ندارد ، اعم از ذکر قلبی و لسانی ، بلکه اعم از ذکر بدنی است ، چون تمام طاعات و آنچه مرضی خداوند است ، ذکر الله است.
آیت الله العظمی محمد تقی بهجت (ره)
.
از خدا تا به خدا راه به جز تقوا نیست ،هرکه این راه رود بهجت دردانه شود
گذشت ، یک سال از غروب خورشید.
بسم الله...
زمانی که دوباره دارم گم می شم تو هیاهوی شهر
چقدر ناگهانی دستم رو گرفتی
زیاد نگذشته از زیارتت ،که دوباره طلبیدی
این بار به نام مادرت صدیقه کبری
وقتی پیکرت رو شونه ام بود
شرمساری بود و حیرانی
و سعادت،
سپاسگزارم ازت که سومین روز از فاطمیه دوم رو برای همیشه ثبت کردی برام....
گفته بودم شهید گمنام همیشه برام یه چیز دیگه بوده و هست؟
.
.
وطن امروز-همشهری جوان-جام جم - فلش- سی دی خام - اینترنت - ای دی اس ال- عکس- در پشتی- گِل - پنجره - لپ تاپ - بستنی- سوتی- برو خونتون گفتنا - پاستیل - دا - بی وتن - من ِ او - امیرخانی -دانشگاه آزاد - افتادن - کوچشون-سر زدن به اموات -غر زدنا - سفر جنوب - پیاده روی - نادی- شلوغ شدنا و سه نفری نشستن...
پ.ن:اینا تکمیل شده کامنتینگ قبل بود.? تفنگدار می فهمن اینارو فقط...
غروب نزدیک ِ...
بسم الله..
چندین سال از حذف اولین بلاگ م می گذرد
آن زمان تازه به دوران نوجوانی قدم گذاشته بودم
و حالا
تازه،به دوران جوانی
.
.
بلاگ سی صد و شصت هم سنگ صبوری بود
برای درمان دوری از خاک م
که آن هم به لطف یاهو به سرنوشت قبلی دچار شد
و
بلاگ دوست داشتنی در فراق وطن م
که با همراهی دوستان غربت نشین اداره میشد
.
.
اگر مجالی باشد اینجا دوباره آغاز می کنم
و امیدوارم باقی بماند
Design By : Pichak |