قبول کند آنکه بايد ... همراه نازنينم...
بغضم را فرو برده ام...
وسط هزار تا سوال مانده ام ...
بين لحظاتي که همه ي عزيزهايم زيبايي زيارت را مي بينند و سهم من فقط شنيدن خاطرات است بغض مي کنم و مي پرسم :
چرا؟
کاش نگويند :روسياه را به زيارت چه کار؟