سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نـــم نـــم ِ آفتـاب

بسم الله...

پارسال عید بود.جاتون خالی خاندانی رفته بودیم یلاق! حوصله هامون که ته دیگشم تموم شد با بزرگترمون رفتیم ماسوله. جمع دخترونه بود 4 تا و نصفی! چشمتون روز بد نبینه از ماشین که پیاده شدیم نگاه ها خیره شد بهمون ُ دستمون رفت رو سرمون ، دنبال شاخ! اما نه شاخ داشتیم نه چیز عجیبی! 4 تا و نصفی شروع کردن به حرکت! از اونجا که به اون محیط آشنا بودیم از بزرگ تر جدا شدیم و شدیم بزرگ خودمون! هر چی بیشتر میرفتیم علامت سوالمون بیشتر می شد از نگاه ها! القصه از حرفا متوجه شدیم که بعله پوششمون براشون عجیب ِ! پدر ما رو به دخترش نشون داد گفت ببینشون!چه قشنگ ِ ، بعضی ها هم میگفتن آخی طفلیا! چند تا خانم هم بدون ترس! از ما شروع کردن به سوال کردن! اجبار بود؟ تعصب؟ سخت نیست؟ خسته نمی شید؟ و .... ، و جواب ما هم : از انتخاب ِ آزاده خودمون کاملا راضی ایم! بعله ، ما به خاطر حجابمون و چادری که بر سر داشتیم نگاه ها انقدر کنجکاو بود! کنجکاو بودن که بچه هایی از من کوچیکترن قشنگ چادرشون رو حفظ کردن ُرنگ دلخواهشون رو پوشیده بودن! این همه رو گفتم تا بگم چی شده که حجاب چند نفر تو سن های مختلف انقدر باید نگاه عجیب دنبالشون باشه؟ کی می خوایم باور کنیم گشت ِ ارشاد و چی و چی جوابده نیست؟ و کی میخوام دنبال راهکار ِ درست باشیم؟ کی می تونیم وارثان واقعی حجاب باشیم؟

پ.ن: حجاب فقط چادر نیست و به قول ِ دوستی حجاب بدون حیا هم وارد نیست!:)

 

 


نوشته شده در یکشنبه 89/4/20ساعت 10:17 عصر توسط فاطمه سادات نظرات ( ) |


 Design By : Pichak